حکایت کرم مردان صاحبدل از سعدی

حکایت کرم مردان صاحبدل از سعدی

sahibald saadi1 1 حکایت کرم مردان صاحبدل از سعدی

 

 

غزلیات سعدی

مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او “سعدی” است. وی احتمالاً بین سالهای ۶۰۰ تا ۶۱۵ هجری قمری زاده شده است. در جوانی به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخت. وی بین سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.

 یکی را کرم بود و قوت نبود

کفافش به قدر مروت نبود

که سفله خداوند هستی مباد

جوانمرد را تنگدستی مباد

کسی را که همت بلند اوفتد

بیشتر:  ضرب المثل از هفت خان رستم گذشته

مرادش کم اندر کمند اوفتد

چو سیلاب ریزان که در کوهسار

نگیرد همی بر بلندی قرار

نه در خورد سرمایه کردی کرم

تنک مایه بودی از این لاجرم

برش تنگدستی دو حرفی نبشت

که ای خوب فرجام نیکو سرشت

یکی دست گیرم به چندین درم

که چندی است تا من به زندان درم

به چشم اندرش قدر چیزی نبود

 ولیکن به دستش پشیزی نبود

به خصمان بندی فرستاد مرد

 که ای نیکنامان آزاد مرد

بدارید چندی کف از دامنش

 و گر می‌گریزد ضمان بر منش

وز آنجا به زندانی آمد که خیز

وز این شهر تا پای داری گریز

چو گنجشک در باز دید از قفس

بیشتر:  سخنان زیبا و آموزنده جورج برنارد شاو

قرارش نماند اندر آن یک نفس

چو باد صبا زآن میان سیر کرد

نه سیری که بادش رسیدی به گرد

گرفتند حالی جوانمرد را

که حاصل کن این سیم یا مرد را

به بیچارگی راه زندان گرفت

 که مرغ از قفس رفته نتوان گرفت

شنیدم که در حبس چندی بماند

نه شکوت نوشت و نه فریاد خواند

زمانها نیاسود و شبها نخفت

بر او پارسایی گذر کرد و گفت:

نپندارمت مال مردم خوری

چه پیش آمدت تا به زندان دری؟

بگفت ای جلیس مبارک نفس

 نخوردم به حیلتگری مال کس

یکی ناتوان دیدم از بند ریش

خلاصش ندیدم به جز بند خویش

بیشتر:  سخنان زیبا از تولستوی

ندیدم به نزدیک رایم پسند

من آسوده و دیگری پایبند

بمرد آخر و نیکنامی ببرد

 زهی زندگانی که نامش نمرد

تنی زنده دل، خفته در زیر گل

به از عالمی زندهٔ مرده دل

دل زنده هرگز نگردد هلاک

تن زنده دل گر بمیرد چه باک؟

نوشته حکایت کرم مردان صاحبدل از سعدی اولین بار در روبکا. پدیدار شد.

لینک منبع

مطلب پیشنهادی

متن مولودی جشن میلاد رضا (ع)

شعر برای ولادت امام رضا (ع) امشب از بیت ولا ماه درخشان آمد خوش آمد …