بایگانی برچسب: حکایت آموزنده

حکایت خر در گل مانده

حکایت خر در گل مانده خر در گل مانده حکایت «خر در گل مانده» مردی خری دید که در گل گیرکرده بود و صاحب خر از بیرون كشیدن آن خسته شده بود.  برای كمك كردن دُم خر را گرفت و زور زد!  دُم خر از جای كنده شد. فریاد از …

توضیحات بیشتر »

کنترل خشم

کنترل خشم   حکایت آموزنده   یکی از پسران هارون الرشید (پنجمین خلیفه عباسی) در حالی که بسیار خشمگین بود نزد پدر آمد و گفت: (فلان سرهنگ زاده به مادرم دشنام داد.) هارون، بزرگان دولت را احضار کرد و به آنها گفت: (جزای چنین شخصی که فحش ناموسی داده است …

توضیحات بیشتر »

پناه بردن به خدا

پناه بردن به خدا   حکایت جالب   یکی از پادشاهان به بیماری هولناکی که نام نبردن آن بیماری بهتر از نام بردنش است، گرفتار گردید. گروه حکیمان و پزشکان یونان به اتفاق رأی گفتند: چنین بیماری، دوا و درمانی ندارد مگر اینکه زهره (کیسه صفرا) یک انسان دارای چنین …

توضیحات بیشتر »

عبرت از دنیای بی وفا

عبرت از دنیای بی وفا   یکی از فرمانروایان خراسان، سلطان محمود غزنوی را در عالم خواب دید که همه بدنش در قبر، پوسیده و ریخته شده، ولی چشمانش همچنان سالم و در گردش است و نظاره می کند. خواب خود را برای حکما و دانشمندان بیان کرد تا تعبیر …

توضیحات بیشتر »

حکایت حکمت خداوندی

حکایت حکمت خداوندی   سعدی در بیان حکایتی می گوید: موسی علیه السلام ، درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده. گفت: ای موسی! دعا کن تا خدا عزوجل مرا کفافی دهد که از بی طاقتی به جان آمدم. موسی دعا کرد و برفت. پس از چند روز …

توضیحات بیشتر »

حکایت چشم پوشی ناسزاگویی

حکایت چشم پوشی ناسزاگویی   حکیمی را اسزا گفتند. او هیچ جوابی نداد.   حکیم را گفتند:ای حکیم، از چه روی جوابی ندادی؟   حکیم گفت:«از آن روی که در جنگی داخل نمی شوم که برنده آن بدتر از بازنده آن است». نوشته حکایت چشم پوشی ناسزاگویی اولین بار در …

توضیحات بیشتر »

حکایت پندآموز 3 سوال پادشاه

حکایت پندآموز 3 سوال پادشاه حکایت های جالب و خواندنی حکایت پندآموز 3 سوال سلطان به وزیر گفت ۳ سوال میکنم فردا اگر جواب دادی هستی و گرنه عزل میشوی. سوال اول: خدا چه میخورد؟ سوال دوم: خدا چه می پوشد؟ سوال سوم: خدا چه کار میکند؟ وزیر از اینکه …

توضیحات بیشتر »